دوست شهید کریمی گفت: شبي كه خبر شهادت حاج داوود از تلويزيون پخش شد، مسئول فني كارخانه مان به من تلفن زد و در حالي كه اشك مي ريخت، مي گفت كه چرا در مورد زندگي و شخصيت حاج داوود به او چيزي نگفته بودم...
به گزارش سرویس راهیان نور خبرگزاری بسیج،حميد صفت بقا دوست شهید کریمی با اشاره به اینکه حاج داود در طول زندگی اش ساده زیست و در نهایت ساده زیستی به شهادت رسید، گفت:قبل از انقلاب كارگاه تراشكاري داشت و بعد از پايان جنگ، شغلش را ادامه داد. مدتي در روستاي قلعه نو حاج موسي،(در جنوب تهران) كار مي كرد. گاهي تجهيزات و وسايل نظامي را براي سپاه و نيروي انتظامي مي ساخت. او دوست داشت توانمندي هاي يك ايراني را به رخ بكشد.وی ادامه داد:بعد از جنگ، مدير كارخانه سعيد آباد شهريار بودم. يكي از قطعه هاي دستگاه غلات بايد عوض مي شد. براي همين از حاج داوود خواستيم تا يكي مثل آن برايمان بسازد.حاجي بي آنكه در مورد دستمزدش حرفي بزند، قطعه با كيفيتي برايمان ساخت. او براي اين كار، دستمزد كمي از ما گرفت، در حالي كه مي دانست قيمتش در بازار بيشتر است.
دوست شهيد اشاره اي به دوران بيماري حاج داوود کرد و ادامه داد:روزي كه به عيادتش رفتم، مسئولان ثبت وقايع جنگ جهاد در حال مصاحبه با او بودند.حاجي وقتي مرا ديد، لبخندي زد و به شوخي گفت:«بيا كنارم بشين. هيچي نباشه من كارگرت بودم.»واقعا شرمنده منش و خلق حاجي بودم، او درد زيادي را تحمل مي كرد و پسرش مي گفت كه حاجي نمي تواند زياد حرف بزند.
صفت بقا اظهار داشت:شبي كه خبر شهادت حاج داوود از تلويزيون پخش شد، مسئول فني كارخانه مان به من تلفن زد و در حالي كه اشك مي ريخت، مي گفت كه چرا در مورد زندگي و شخصيت ساده حاج داوود به او چيزي نگفته بودم.
وی در پایان گفت:يكي از خلق و خوي هاي شهيد كريمي بهره گيري از احاديث و آيه هاي قرآن در صحبت هايش بود. به همين دليل چيزهاي زيادي از او ياد گرفتيم.حاجي هيچ وقت دنبال پست و مقام نبود و براساس اعتقاداتش، زندگي مي كرد. او براي اسلام و مملكت به جبهه رفت و سرانجام براثر عوارض شيميايي به شهادت رسيد.از خداوند متعال مي خواهم كه روحش را با شهداي كربلا محشور گرداند.
کوله بار
