ساعت: 10:59 منتشر شده در مورخ: 1395/11/22 شناسه خبر: 1034987
زندانی سیاسی رژیم پهلوی گفت: من ماه رمضان سال 52 با دهان روزه دستگیر شدم یاد خدا در دوران زندان بسیارموجب آرامش قلب و احساس صبر و استقامت من میشد و از خداوند میخواستم قدرت تحمل در برابر سختیها را به بنده اعطا فرماید.
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ به نقل از شاخص، ساواک یا همان سازمان اطلاعات و امنیت کشور، نام آشنایی برای مبارزان انقلابی و حتی نسلهای بعدی است.
اختناق، استبداد و بازداشتهای گستردهای که ساواک بین سالهای ۱۳۳۵ تا ۱۳۵۷ در کشور انجام داده بود، فرصت هر نوع فعالیت را از مخالفان حکومت سلب میکرد و شکنجههای وحشیانه ساواک بعد از دستگیری، رعب و وحشت فراوانی را در فضای جامعه حاکم کرده بود.
اما با وجود این شرایط سخت، ملت مبارز ایران ساکت ننشسته و هرکدام در جایی با انجام فعالیتهای سیاسی به نوعی با رژیم پهلوی به مبارزه میپرداختند.
محمد جواد ربانی متولد ۱۳۳۱ یکی از مبارزین و جانبازان انقلابی است که پیش از پیروزی انقلاب اسلامی دانشجو رشته مکانیک بوده و در شرایط سخت آن زمان، با انجام فعالیتهای سیاسی به مبارزه با رژیم پهلوی برمیخیزد.
در ادامه گفت و گویی خواندنی با این مبارز انقلابی را خواهیم خواند…
آقای ربانی فضای دانشگاهها پیش از انقلاب چگونه بود؟
فضای دانشگاه های آن زمان، آزاد و مستقل نبود که دانشجویان بتوانند به راحتی افکار و ایدههای خود را مطرح کنند.
از آنجایی که شاه و رژیم ستمشاهی پهلوی متوجه شده بودند عدهای با فعالیتهای خود در تلاش هستند تا رژیم را ساقط کنند شرایط را برای مردم سخت کرده بودند و ما مجبور بودیم به صورت غیر علنی و محتاطانه فعالیت کنیم.
حتی افراد بابصیرت و آگاه نیز برای نقد و بیان افکار خود؛ از حرف زدن و اعتراض کردن میترسیدند لذا تمام فعالیتها باید به صورت مخفیانه صورت میگرفت.
انگیزه شما برای انجام فعالیتهای سیاسی چه بود؟
باتوجه به شرایط خفقان و سخت حاکم در کشور، جوانان برای رسیدن به جامعهای آزاد، مستقل و زندگی سالم به سمت فعالیتهای سیاسی و مبارزه میرفتند و هرکس برای انتخاب راه باید تلاش میکرد.
من از روی احساس وظیفه و عدم سکوت در برابر ظلم به این فعالیتها روی آوردم.
چطور وارد این فعالیتها شدید؟
در هنرستان با آقای پاگردنیا آشنا شدیم و از همانجا فعالیت را آغاز کردیم که بیشترین اهداف ما در زمینه تشکیل گروه بود.
چند تن از مبارزان هم دوره خود را نام ببرید؟
ما ۵ نفر بودیم که باهم دستگیر شدیم حسن پاگردنیا، داود سهیل، داود حاج فتحلی و مرتضی ربانی که پسرعموی بنده هستند.
آیا خانواده شما مخالفتی با انجام فعالیتهای سیاسی نداشتند؟
بنده در یک خانواده متدین، مذهبی و آگاه به مسائل اجتماعی و سیاسی تربیت شده بودم و از آنجایی که پدرم قاری قرآن بود خانوادهام نیز به این مسائل توجه داشتند و همین امر موجب ترغیب بیشتر من به سمت فعالیتهای اعتقادی و مبارزاتی میشد.
از طرفی هم افرادی بودند که بینش و هدف آنها با خانوادههایشان متفاوت بود و شرایط سختی را تحمل میکردند.
از فعالیتهای علمی و فرهنگی زمان انقلاب بگویید؟
در آن زمان هرکسی را حتی یک اعلامیه هم میخواند دستگیر، بازجویی و شکنجه میکردند و هرکس به اندازه حوزه فعالیت خود شکنجه میشد.
از زندان و نحوه شکنجهها بیشتر توضیح دهید؟
شکنجههای دوران طاغوت متنوع بود و تحمل آنها سخت بود.
آیا شکنجهها و زندانی بودن مانعی برای ادامه مبارزه و فعالیت نشد؟
من ماه رمضان سال ۵۲ با دهان روزه دستگیر شدم یاد خدا در دوران زندان بسیار موجب آرامش قلب و احساس صبر و استقامت من میشد و از خداوند میخواستم قدرت تحمل در برابر سختیها را به بنده اعطا فرماید.
از دوران زندان برایمان بگویید؟/ آیا فعالیتی هم انجام میدادید؟
در زندان با اجازه خود زندانبانان جلسه میگذاشتیم و با حفظ مسائل امنیتی به بحث و کتابخوانی میپرداختیم.
چه مدت زندانی بودید؟
۳۶ ماه زندانی بودم.
از زمان انقلاب بگویید؟/ در روز پیروزی انقلاب کجا به سر میبردید؟
ما تا زمانی که انقلاب به اوج خود رسید در زندان به سر میبردیم و بعد از آزاد شدن، بنا به ماموریتی که در خصوص تشکیل سپاه به ما داده شد عازم خمینیشهر شدیم.
آیا ملاقات حضوری با امام(ره ) داشتید؟
بعد از آزادی در یک ملاقات عمومی با امام خمینی دیدار کردیم اما ملاقات شخصی نداشتم.
وضعیت شهر قزوین در آن زمان چگونه بود؟
قزوین نیز مانند استانهای دیگر؛ همان جو حاکم بر کشور را داشت و هرکس به هر گونهای سعی میکرد وظیفه خود را در قبال خدمت به کشور و مردم انجام دهد.
تلخ ترین خاطره شما در آن دوره چه بود؟
تلخ ترین خاطره ام این بود که با زندانی شدنم مجبور بودم ظلم را تحمل کنم و نتوانم فعالیت مثبتی را برای دفاع از اسلام و مردم انجام دهم.
بعد از انقلاب به چه فعالیتی مشغول شدید؟
بعد از پیروزی انقلاب به قزوین برگشتم و اوایل بهار ۵۸ جهت درگیریهایی که در نقده ایجاد شده بود به آنجا اعزام شدیم .
مهمترین دستاورد انقلاب اسلامی از نظر شما چیست؟
مهترین دستاورد انقلاب شکستن سلطه ابر قدرتها و خارج شدن از زیر سلطه تاریخ استکبار و در راس آن آمریکا بود که توانستیم آمریکا را به ذلت و خواری بکشانیم و این بیشترین ضربه را به آنها وارد ساخت.
آمریکا در عراق و افغانستان نیز هزینههای زیادی کرد اما به جایی نرسید و تمام این پیشرفت ها از انقلاب اسلامی نشات میگرفت و این جمله امام (ره) “ما میتوانیم ” نه تنها مردم ایران بلکه مردم کشورهای اسلامی دیگر را بیدار کرد.
توصیه شما به نسل جوان چیست؟
جوانان در هر ردهای از کارگر، دانشجو و یا کارمند که هستند باید به دنبال بصیرت و آگاهی باشند و در مسیر تاریخ ایران حرکت کرده و راه خود را تشخیص دهند.
یادواره انقلاب و دهه فجر چه تاثیری میتواند در زنده نگه داشتن ارزشهای آن داشته باشد؟
دهه فجر یادآور بیداری و آگاهی اسلام است و همواره باید پاس داشته شود و برای مردم به خصوص جوانان پررنگ شود.
برگزاری جشنهای انقلاب موجب بیداری و بصیرت اسلامی میشود که باید بین مردم ترویجشود و هر ساله وظیفه داریم با خاطرنشان کردن آن روزها، آگاهی مردم را بیشتر کرده تا راه درست را بشناسند.
در آخر چه توصیهای دارید؟
از آنجایی که ظلم از بین نرفته و فقط چهره آن عوض شده، باید سعی کنیم انقلابی بمانیم و باورهایمان را حفظ کنیم و برای خدا خدمت کنیم و اگر این چنین باشد خداوند یاریگر ما خواهد بود.
انتهای پیام/