گالری ایرانشهر
سعید خاورنژاد هنرمندی است که از جمعه 8 بهمن با آثارش به گالری ایرانشهر می آید. در این مجموعه کارهایی در قالب نقاشی وجود دارند که بهنام کامرانی در خصوص آن نوشته: نقاشیهای اخیر سعید خاورنژاد، شکلهای مختلفی را به ذهن میآورد. از یک سو آنها مانند پارازیت یا برفک تلویزیون هستند، از طرف دیگر شکلی از گیاهان، پوست خزندگان و تصویرهای میکروسکپی را تداعی میکنند، با این حال هنرمند آنها را با دست و دامنهی رنگی محدود کشیده و نیز بیشتر حالتی قرینه به آنها داده است. آنها به موقعیت و دیده فریبی نیز اشاره میکنند و ما یاد خالهای پروانه و دیگر موجودات میاندازند که برای دیگر جانوران هشداردهنده یا فریبدهنده و دارای ایهام هستند. این نقوش رفتار و نوسانهای صدا و موسیقی را به مثابهی نقوشی تصویری نشان میدهند، رفتاری که در سیالات در مواجهه با صدا اتفاق میافتد و اشاره به تجربههای مستمر هنرمند در زمینهی موسیقی نیز دارد. به نظر میرسد این آثار به هنرمندان نقشگرای امروز نزدیک باشد، هنرمندانی که به شکلی تازه از نقوش در گسترهی نقاشی بهره میگیرند. او در ارائه با رنگهای متفاوت سعی در گسترش فهم این تصاویر از طریق اشاره به اختلالات یا محدودیتهای حسی به ویژه دیدن است. تجربهی تصویری خاور نژاد تجربهی غنی و تازه از هنرمندی جوان است که بر داشتههای تصویری هنر امروز خواهد افزود، تجربههایی برای دیدن نقاشیهایی متفاوت.
این نمایشگاه تا 20 بهمن برقرار و پذیرای هنردوستان است.
ایوان
نمایشگاهی از از نقاشی های یک هنرمند در گالری ایوان از 8 بهمن برگزار می شود.
وکیلی هنرمند این مجموعه است که در مورد کارهایش نوشته: این مجموعه دوگانگیای را به تصویر میکشد كه از آن عبور باید كرد. در ابتدا جهان مغشوشِ امروزِ ما را به نقش میكشد و سپس مسیر بیرون رفتن از آن را پیش روی ما میگذارد.
تصویری از سازههای فلزی و شهرسازی مدرن در کنار جنبههای شرقی که با ابرهای پیچان نمایان شدهاند، میتواند نشانگر تلاشی برای نزدیکی شرق و غرب باشد.
شرق و درون به سان جنینهایی در حال رشد هستند، که در بطن شهرهای بزرگ که حکم غرب و برون را دارند، در مرزهایی گاه مشخص و گاه نامشخص، پدیدار میشوند، رشد میکنند و ادامه مییابند.
با وجود همه تضادها در جهان امروزِ ما، مجموعه حاضر با خوشبینی خاصی که نشانگر فرهنگ غنی ایرانی است، برخورد تمدنها را با ترسیم نشانههایی مانند راهها و پلها در کنار فرمهای جنینی که نمایانگر زندگی هستند به چالش کشیده است.
نمایشگاه مذکور تا 22 بهمن برقرار است.
نگارخانه مهروا
«سرزمین عجایب» عنوان نمایشگاهی است که در گالری مهروا برگزار می شود.
در این نمایشگاه که از 8 تا 18 بهمن برقرار است، سازه هایی از مامک حجاز وجود دارد که وی در خصوص آن ها نوشته است: اينجا قسمت كوچيكى از دنياى منه زندگى كردن توو دنياى خيال عالم عجيبيه و كسايى كه لمسش كردن و مزه شو چشيدن معمولا حاضر نميشن ازش بگذرن و توو دنياى واقعى با همه سياهياش زندگى كنن،،من هميشه اينجا زندگى كردم و توو مغزم موجودايى بودن كه كمک كردن دنيارو با همه بدياش بتونم بامزه ببينم و تحملش كنم، اين نمايشگاه قسمت كوچيكى از دنياييه كه من تووش زندگى ميكنم و راهيه براى اورودتون به سرزمين من،مطمئنم سرزمين عجايب من كسانى رو كه هنوز با كودك درونشون زندگى ميكنن سرشار از لذت ميكنه.
نگارخانه ماه
نمایشگاه گروهی از جمعه در گالری ماه برپا می شود. حدود 31 هنرند با آثارشان در این مجموعه حضور دارند و کارهایی در قالب طراحی را به نمایش گذاشته اند.
این نمایشگاه تا 1 اسفند برقرار است.
صلح غمگین
محمد طباطبائی با آثارش از جمعه 6 بهمن به گالری شیرین می آید.
در این نمایشگاه آثاری در قالب نقاشی از طباطبائی تا 20 بهمن به نمایش گذاشته می شود.
این کارها به قلم یک هنرمند این گونه توصیف شده اند: در نگاه جستجوگر محمد طباطبائی انسان راندهشده از بهشت، دیگر در زمین نیز جایی ندارد و بدین سبب در عزیمت به سرزمینی تازه در فضایی سرد و خاموش، معلق مانده است.
سکون غمبارِ حاکم بر فضا، خبر از متلاشی شدن امنیتی خوشبینانه را میهد. صلحی به اجبار برای بقاء، ماحصلِ تمامیِ ادوار بودنِ بشر است . پیکرهها به سکوتی مطلق فراخوانده میشوند؛ سکوتی که پس از یک جنجالِ بینتیجه، خواهی نخواهی پیش میآید تا «بود» را ممکن سازد.
در این پیکرههای شبه گونه، زن مفهومی است که در وجه اول همچون موجودی مقدس، سنبلی از زایش و زایندگی است که امکان حیات را ممکن میسازد ومی توان درآغوشش امنیت و صلح را تجربه کرد و در وجه دوم زنی جوان، زیبا و فریبنده که قدرت آفرینندگیش از درون به پوچی رسیدهاست. موجودی با موهای پریشان که عدم تجسم چهرهاش در کنار لباسهایی پرطمطراق این نوسان را شدت میبخشد.
و این چنین مخاطب در برخورد با تابلوهای محمد طباطبائی لحظهای از تعلیق را تجربه میکند؛ تعلیقی آرام که در عین حال دلهرهآور است.
گالری شیرین دو هم نقاشی هایی را نیلوفر وجدانی به نمایش می گذارد.
گالری برسام
گالری برسام از 8 بهمن نمایشگاهی در قالب نگارگری را برگزار می کند.
منصور مهرنگار هنرمند این مجموعه است که تا 13 بهمن با آثارش در این گالری حضور دارد.
گالری سبحان
این گالری از جمعه میزبان پرفورمنـس لباسهای مفهـومی و پارچـهسـازی می شود که سارا برنده کارگردانی آن را به عهده دارد.
فاطمه بیات - ساناز بیات - نگار سرپرست - مریم طیبی- هدا موسوی - حدیث میرزا محمدی - مائده کاکائی - نازنین سفارادی- عرفان اسکمایی - علیرضا حسنی یکتا - رضا فرزانه - سپیده توکلی - اعظم صفایی نیا - سپیده طیب - مژگان اب بر - مریم رفیعی - زیبا رشیدی - نوشین محسنی – جانان دوست طلب و نازنین نصر آبادی نیز از هنرمندان این پرفورمنس هستند.
پلاک47
گالری افرند نمایشگاهی از نقاشی های هوشنگ هاتفی را با عنوان «پلاک47» ، از جمعه برپا می کند.
مهدی سیفی پیرامون کارهای این هنرمند نوشته است: هوشنگ هاتفی در کارهایش از یک سو نگاهی رئالیستی دارد و از دیگر سو نقاشی اکسپرسیونیست است( آنجا که با تشدید تباین ها، اغراق و گاهی کژنمایی، سعی در به تظاهر آوردن بیشتر عواطف و حالات های درونی مدلش دارد).
به نظر می رسد نگاهی گذرا به ویژگی های رفتار نقاشانه ی او بتواند به درک بهترکارهایش کمک کند:
- بهره گیری از تباین میان ساختار هندسی (بهانه هایی که برای ایجاد خطوط عمودی و افقی و اریب در کار می یابد) و جنبه ی ارگانیک شکل ها ( بدن انسان یا انعکاس های نور بر روی پوست بدن و پارچه های پر پیچ و تاب)
- تعادل میان وجه ادبی(موضوع) با وجه بصری - موسیقیایی (آبستراکسیون)؛ در این مورد می توان گفت: گویی بر خلاف عادات مالوف ، فضای مثبت در نقاشی های هاتفی بهانه ای است برای لذت نقاشانه بردن از کاوش در امکانات فضای منفی.
- بافت بستر بوم در بسیاری از کارهای او به عنوان عنصری مکمل ، حس لامسه ی مخاطب را به چالش می گیرد. شاید بتوان هاتفی را جزء آن دسته از نقاشان به شمار آورد که عامدانه می خواهند نقش اسلوب و ابزار در شکل گیری کارشان، توجه مخاطب را به خود معطوف کند. این کوشش در به کار گیری عنصر بافت بوم در مجموعه ی حاضر - با کاهش نسبتا چشم گیر اندازه تابلو ها به نسبت کارهای پیشینی که از او می شناسیم- خود را بیشتر نیز می نماید.
تا 22 بهمن برای بازدید از این مجموعه فرصت دارید.
گالری ثالث
نمایشگاهی از امیرحسین دلبری در قالب مجسمه-زیورآلات از 6 بهمن در گالری ثالث برگزار می شود.
حامد بیدی درباره این مجموعه که تا 19 بهمن برقرار است نوشته:. حکایت خم خطوط، و نقوش آغشته به منشاء درد مردمان شهر همیشه عجله دارند زودتر برسند. به کار، به پول، به معنا. برای همین ترجیح میدهند از زیباییها همبا گوشی «همراهشان» عکس بگیرند تا تصویرش را همراه خود داشته باشند. اما راه دیگر آن است که اثر هنری راهمراه خود داشته باشند. اینجاست که ایده جواهرات دلبری به مثابه «مجسمههای همراه» به دل مینشیند. آثارهنری کوچکی که هر از گاهی، در مترو یا میهمانی، نگاهی را دچار مکث میکند و دل را میبرد به پیچاپیچ خطوطنستعلیق و نقوش آغشته به تاریخ. دلبری اگر مجسمه هم میسازد، گویی مجسمههای خانگی است و برایاتاقکهای آپارتمانی. مجسمههای کوچکش در «خانهها» قرار است نگاه مردمان شهر را جلب کنند. قرار نیستاثری با شکوه میان معبدی باشند. بلکه مثل یک توتم در خلوت آدمها ستایش میشوند. البته اینبار اتفاق دیگریهم افتاده. ما که هنر دلبری را به تلفیق موفق زیباییشناسی ایرانی با فرمهای مدرن میشناختیم، ما که در خمخطوط مورب چلیپایی آثارش، آدمها را (چه به تزویر و چه با اخلاص) آغشته به ادبیات و تاریخ ایران میدیدیم، حالابا لحن متفاوتی از هنرش آشنا میشویم: آدمهایی تهی. تو گویی تهی از معنا. تهی از تاریخ. انگار به شهر پوستههاقدم گذاشتهایم و دیگر نه در ظاهر و نه در باطن هیچ اشارهای به هیچ اصالتی ندارند. حضور این آدمها را حتی درجواهرات جدیدش هم در کنار خطوط ناخوانا و فرمهای اصیل میبینیم. ما که عادت به این زاویههای تند و تیز و اینصراحت لهجه از جانب طراح جواهرات ایرانی نداشتهایم، حق داریم کمی شوکه شویم. چرا دلبری دیگر مثل گذشتهبا ما حرف نمیزند؟ قرار است ندای اعتراضش چه فتنهای به پا کند؟! چرا شهری از آدمهایی برای ما ساخته کهچیزی کم دارند؟ شاید علت آن را باید در نامگذاری آثارش جویا شویم. برای کشف علت، شاید یک گشت و گذارساده در گوشی همراهمان کافی باشد!
علاوه بر این ها گالری ها ژاله، مژده، ابد، هور، گلستان، سهراب، فردا، نقش جهان، خانه هنرمندان و ... نیز، از این هفته میزبان هنرمندان و آثار تازه ای می شوند.
انتهای پیام/