به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا به نقل از آناج، حجتالاسلام حمید رسایی عصر دیروز در جمع بسیجیهای مسجد سالار شهیدان تبریز حاضر شد و به سوالات حاضرین پاسخ داد؛ سوالاتِ حاضرین و اظهارات نماینده پیشین مردم تهران در رابطه با مسایل مطرح شده را در ادامه میخوانید:
نظر شما در مورد جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی چیست؟
نمیتوان قاطعانه اعضاء و طرفداران این جبهه را رد یا قبول کرد،جبههای است مانند دیگر گروههای سیاسی با افراد، سلایق، طرز نگاه و تفکر خاص که خروجی آن بستگی به شکل و شیوه آنها در انتخاب فرد مورد نظرشان برای انتخابات سال ۹۶ دارد.
فوت آقای هاشمی را در آینده جریان اصلاحات چگونه ارزیابی میکنید؟
آقای هاشمی یک مرکز ثقلی بود برای جریاناتی فراتر از اصلاحات و اعتدال، به تعبیر بنده بخشی از آنها تجدید نظر طلب، برخی خسته از آرمانهای انقلاب، برخی پشیمان از انقلاب و بخشی حتی خواستار اصلاحات اساسی در مبانی انقلاب بوده و هستند.
همه این طیفها را به نوعی آقای هاشمی مدیریت میکرد و مؤثر بود، هماهنگی لازم و همچنین رفع اختلافات به عهده ایشان بود. با نبود ایشان خلاء ایجاد شده برای جریاناتی که ذکر شد بسیار آشکار و محسوس خواهد بود، جبران این خلاء نیز به گفته خودشان کاری بسیار دشوار و سخت خواهد بود، اما از آنجائی که این جریان یک سیستم پادگانی دارد، به آسانی وحدت مورد نظر خود را در داخل مجموعه ایجاد خواهد کرد.
جریان پادگانی، هم حسن دارد و هم قبح، حسن آن به این است که چون زودتر به وحدت میرسد در کارهای جمعی بیشتر جواب میدهد، اما قبح آن هم این است که در این روش هیچ مبنایی وجود ندارد و بر اساس قدرت طلبی به وحدت میرسند، قبلاً آقای هاشمی نقش عمدهای در این جریان داشت و این پروسه را خلاصهتر اجرا و مجموعه را به وحدت میرسانید.
با این حال آینده این جریان برای پیدا کردن فردی که مرضیالطرف باشد نامعلوم است، نبود آقای هاشمی به صورت اعم برای جریانات گفته شده و به صورت اخص برای حسن روحانی که تکیهگاهش آقای هاشمی بود بسیار تأثیر گذار خواهد بود.
آیا در انتخابات پیش رو اصولگرایان خواهند توانست به یک کاندیدای واحد برسند؟
در این موضوع دو نکته مد نظر است: 1.اصولگرایان باید به کاندیدای واحد برسند؟ 2.آیا میتوانند به کاندیدای واحد برسند؟
هر دوی اینها بستگی دارد که تعریف ما از وحدت چه باشد، اگر ما دنبال وحدت افراد باشیم معلوم نیست چون این مسئله مبنا ندارد و ارزش نیست، این را هم میدانیم که خود وحدت ارزش مطلق نیست، یعنی اینکه هر وحدتی ممدوح نیست، وگرنه حضرت علی(ع)با آن سه نفر وحدت میکرد، حشرت 25 سال خانه نشست و به شرایط و تفکرات آنها نپیوست.
در جریان انقلاب اسلامی نیز امام(ره) با آقای منتظری، نهضت آزادی و دیگر جریانهای همسوی آنها به هیچ وجه به وحدت نرسیدند، بستگی دارد که وحدت بر سر چه موضوعی باشد.
تعریف شما از اصولگرایی چیست؟
اصولگرایی یعنی تکلیف گرائی، اصولگرا کسی است که تکلیف گرا باشد، یک فرد اصولگرای واقعی فقط و فقط دنبال انجام تکلیف خود است، این در حالی است که بسیاری از افراد که نام خود را اصولگرا گذاشتهاند لزوما تکلیفگرا نیستند و راضی هستند با هر وسیلهای به قدرت برسند. در حالیکه اصولگرای واقعی قدرت طلب نیست و از روش باطل به قدرت نمیرسد.
وقتی اصولگرا شد تکلیف گرا چه کسی تعیین تکلیف میکند؟ این موضوع بسیار مهم و روشن است، در زمان حضور امام معصوم(ع) ایشان و در زمان غیبت نائب امام معصوم یعنی ولی فقیه تعیین تکلیف میکند و این مدل شیعه است، حال زمانی است که ولی فقیه نمیتواند یا نمیخواهد مصداق تعیین نماید اما مواقعی هم هست نائب امام میخواهد و میتواند که تعیین تکلیف نماید.
در مورد اول ولی فقیه شرایط برایش فراهم نیست و یا شرایط فراهم است اما نمیخواهد تعیین تکلیف کند که مصداق دقیقش میشود انتخاباتها که رهبری شخص معرفی نمیکنند و شاخصها را بیان میکنند، تا مردم با آزادی کامل انتخاب مورد نظر خود را انجام دهند، لذا باید از شاخصهها به شخص اصلح رسید.
حال در این میان اختلاف نظرهایی وجود دارد که هم خوب است هم بد، در طیف اصولگرایان چون همه به منطق تعیین تکلیف کنندگی ولایت فقیه اعتقاد دارند این اختلاف هم عادی است و مهمتر اینکه بدنه را رشد میدهد، اما در جریان مقابل چون سیستم پادگانی است این اختلاف اصلاً قابل قبول نیست، به طور مثال در جریان انتخابات سال 92 جریان اصلاحات به این نتیجه رسید که دکتر عارف به نفع حسن روحانی انصراف خود را در رقابت انتخاباتی اعلام نماید.
متأسفانه در جریان اصولگرایی رفتار پادگانی است اما شعار اصولگرایی داده میشود و افکار عمومی جامعه را قانع نمیکنند، باید مدل اقناع در پیش گرفته شود تا نتیجه مد نظر حاصل شود. اگر اقناع حاصل نشد دو حالت پیش میآید: عدهای میگویند صالح مقبول ارجحیت دارد به اصلح و عدهای دیگر میگویند دفع افسد به فاسد کنیم.
استفاده از این دو قاعده بستگی به شرایط دارد یعنی اینکه اولاً این دو قاعده خلاف اصل هستند و اگر کسی اینها را اصل بداند و هویت مستقل ببخشد باید در مورد اول جریان سقیفه را قبول و عید غدیر خم را کاملاً رد نماید و در مورد دوم حکومت کسی مثل یزید لعنت الله را بپذیرد.
در مورد دوم اصولگرایان هیچ اختلافی با هم ندارند، بهطور مثال رهبری در مسئله رابطه با آمریکا بارها و بارها فرمودند که این کار ضرر اندر ضرر است، مصداقی جاهایی را با مشخص کردن خطوط قرمز مشخص کردند، آن هم مذاکره با 1+5
وظیفه نیروی انقلابی در انتخابات سال آینده چیست؟
آنطور که بنده میفهمم رهبر انقلاب از مدتها قبل یک دوگانه سازی میکنند که به این صورت است، نیروی انقلابی و نیروی غیر انقلابی، با اینکه ایشان در نظر توصیهای و مشورتی که به رئیس جمهور دولت نهم و دهم داشتند اعلام کردند که آقای احمدی نژاد در انتخابات پیش رو نیاید و صراحتا اعلام نمودند که نمیخواهند دوگانگی و دوقطبی در جامعه بوجود بیاید. تعبیر بنده این است که آمدن آقای احمدی نژاد فضای انتخاباتی کشور را از یک حرکت معقول به سمت انتخاباتی احساسی پیش میبرد، اتفاقا شاید هم دولت فعلی از این فضا خوشش میآمد زیرا فضائی پیش میآمد تا عملکرد دولت نقد کارشناسانه و منطقی نشود.
ایشان در چندین مورد از سخنرانیهایشان گفتهاند که دو نگاه در کشور مطرح است، عدهای معتقد هستند باید روش خود را عوض کنیم و با غرب مذاکره داشته باشیم، عدهای هم معتقد هستند باید محکم روی اعتقاداتمان بایستیم، اتفاقا لیدر اصلی نگاه گروه اول هم آقای هاشمی بود.
آیا جبهه پایداری در انتخابات پیش رو موفق خواهد بود؟
اولا اینکه بحث پایداری و مقاومت همیشه مد نظر اسلام و انقلاب بوده است، اما در مورد جبهه پایداری آیت الله مصباح یزدی جزو چهرههای شاخص جریان انقلابی هستند فلذا در صورتی که بتوانند کاندیدای مورد وفاق سایر جریانهای اصولگرا را معرفی نمایند این جبهه نقش مهمی را در انتخابات آتی خواهد داشت.
چرا مجلس نسبت به سند برجام، بحث کرسنت و سایر موارد مشابه عملکرد خوبی از خود نداشت؟
ببینید در کشور ما نمایندگان با رأی مردم انتخاب میشوند لذا نمایندگان برای موضع گیریهای خود در موارد مختلف موانعی را در سر راه خود دارند، به طور مثال برخی از آنها موافق دولت و سیاستهایش هستند، برخی ترس از این دارند که اگر با دولت مخالفت کنند حوزه انتخابیه آنها با مشکل مواجه شده و نماینده اقبال عمومی را از دست بدهد، البته در این میان بسیاری نماینده انقلابی هم هستند که صراحتا از مواضع انقلابی دفاع کرده و گاها تاوان آن را هم میدهند. لذا اگر بخواهیم تمام آرمانهای انقلاب را در کشور پیاده سازی کنیم باید نمایندگان انقلابی داشته باشیم.
آیا شعارهای انتخاباتی و عملکرد دولت در راستای تکمیل پروژه دشمن است؟
نمیتوان قطعا گفت که دولت عامدانه این رفتار را از خود نشان میدهد، اما اینکه بسیاری از عملکردهای دولت در راستای تکمیل پازل دشمن بوده در آن شکی نیست، در بحث برجام، فساد مالی وابستگان به دولت یازدهم و قصعلیهذه این موضوع مشهود است، اینها همه در حالی است که بسیاری از وعدههای انتخاباتی آقای روحانی به تحقق نرسیده است.