کد خبر: ۴۵۴۳۵۷
۴۹۷ بازدید
ماهنامه همشهری ماه - محمد خجسته: مهدی آیتی، رییس ستاد انتخاباتی روحانی در استان خراسان جنوبی: حسن روحانی دچار کیش شخصیت است.چندی پیش بود که رییس دستگاه قضا در جلسه هفتگی خود با اشاره به سخنان رییس جمهور در جمع اهالی رسانه و انتقاد آقای روحانی از برخورد با رسانه ها توسط دستگاه های غیردولتی که گفته بودند «دهان ها را نبندیم» و «قلم ها را نشکنیم» واکنش نشان داد و گفت: «برخی می گویند قلم ها را به بهانه های واهی نشکنیم یا دهان ها را به بهانه ای غیراساسی نبندیم. واضح است خطاب آنان به دستگاه قضایی است».
آیت الله آملی لاریجانی خطاب به گوینده چنین سخنانی گفت: «برادر بزرگوار!شما خودتان شفاها یا کتبا، باواسطه یا بی واسطه بارها گفته اید که چرا با فلان روزنامه یا فلان سایت برخورد نمی کنید یا نزد مقام معظم رهبری گلایه می کنید که چرا دستگاه قضایی با فلان روزنامه برخورد نکرده است اما وقتی در بین اهالی مطبوعات و رسانه حضور می یابید ندای آزادی مطبوعات سر می دهید و این که قلم ها را نشکنید و دهان ها را نبندید. البته ما به هیچ کدام از این سخنان کاری نداریم و راه قانونی خود را می رویم».
برای بررسی روند آزادی بیان در دولت یازدهم و چرایی تناقضات رفتاری رییس جمهور در جلسات عمومی و غیرعمومی به سراغ مهدی آیتی، «رییس ستاد انتخاباتی روحانی در خراسان جنوبی در سال 92» رفتیم. آیتی در کارنامه فعالیت خود نمایندگی مجلس ششم، عضویت در حزب اعتماد ملی و ریاست ستاد انتخاباتی روحانی در استان خراسان جنوبی را دارد. او در 1387 عضو شورای مرکزی حزب اعتماد ملی شد اما در همان ایام در اعتراض به اعلام نامزدی دبیر کل وقت این حزب در انتخابات ریاست جمهوری در سال 88 از عضویت در حزب متبوعش استعفا کرد. در ادامه متن گفت و گوی ما را با رییس ستاد انتخاباتی حسن روحانی در خراسان جنوبی می خوانید.
با توجه به آشنایی و نزدیکی شما به رییس جمهور، بحث آزادی بیان از نظر آقای روحانی را چگونه می بینید؟
اگر در طول 38 سال گذشته بررسی و جست و جویی درباره آقای روحانی بکنیم هیچ سندی را نمی توانیم پیدا کنیم که ایشان از آزادی بیان، قلم، اندیشه و مطبوعات و آزادی های مدنی و حقوقی صحبتی کرده باشند. اگر امروز می بینیم که آقای روحانی ژست روشن فکری و تبلیغاتی می گیرد و از آزادی و عدالت حرف می زند و معتقد که رسانه ها باید دارای آزادی باشند و معتقد است که حقوق شهروندی باید رعایت شود، فقط حرف های تبلیغاتی است چون مجموع عملکرد چهار ساله ایشان خلاف آن را ثابت می کند.
آقای رییس جمهور در طول 38 سالی که از انقلاب اسلامی گذشته است برای مردم دارای چهره ای اجتماعی و کاریزماتیک فرهنگی نبوده اند. بیشتر مردم از ایشان چهره ای دیپلماتیک و امنیتی به خاطر دارند. مناصب مدیریتی ایشان نی زتایید کننده این سخنان است. در مقطعی ایشان در مجلس شورای اسلامی عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی بوده اند و بعد از آن در مرکز استراتژیک مجمع تشخیص مصلح نظام و شورای عالی امنیت ملی مشغول به کار بودند. پس سوابق آقای روحانی نشان دهنده این است که او چهره ای امنیتی و اطلاعاتی داشته است و در نتیجه این چهره خیلی پایگاه اجتماعی ندارد.
یعنی در برایند کلی مدت زمان 38 سال اخیر هیچ نقطه مثبتی در کارنامه شخص آقای روحانی درباره دفاع از عدالت و آزادی های مرسوم و مصرح وجود ندارد؟
بله؛ وجود ندارد. حرف های رییس جمهور فعلی بسیار متناقض است و حرف و عمل ایشان در طول مدت چهار سال گذشته هرگز با یکدیگر نمی خواند و این مسائل در زمان های گذشته هم اتفاق افتاده است. من به سند دیگری اشاره میکنم. آقای روحانی نزدیک به چهار سال است که رییس جمهور است و می توان از اصحاب مطبوعات پرسید که آیا ایشان حتی یک جلسه با اصحاب رسانه داشته اند؟ هرگز. ایشان روی خوشی به روشن فکران و صاحبان مطبوعات نداشته اند. حال چگونه می گویند که من مدافع قلم و دهان هستم یا مدعی می شوند که «قلم ها را نشکنید» و «دهان ها را نبندید»؟
اگر هم اکنون از بین روشن فکران، دانشمندان هنرمندان و اصحاب قلم پرس و جو کنید همه به این جهت که آقای روحانی با آن ها نتوانسته است رابطه عاطفی داشته باشد و هیچ گونه ارتباطی برقرار کند و قلمی و زبانی حمایتی نداشته است از او و مجموعه دولت تدبیر و امید گلایه مند هستند. آقای روحانی اصلا «کیش شخصیت» دارد و نمی تواند مردمداری کند و با جامعه ارتباط عاطفی برقرار کند.
به چه میزان رییس جمهور را شخصیت مردمی می دانید؟
آقای روحانی باور دارد آن کسی که باعث شده است اکثریت آرای مردم را به دست آورد خودش بوده است. در حالی که همین الان اگر بین عموم مردم و جامعه همه پرسی برگزار کنیم متوجه آن می شویم که گلایه های فراوانی راجع به عملکرد دولت ایشان وجود دارد و ایشان نتوانسته اند عملکرد موفقی را به مردم نشان دهند. برای همین در آخرین ماه های عمر دولت رو به بازی با احساسات و هیجانات آوردند تا شاید یک بار دیگر بتوانند اعتماد مردم را به خود جلب کنند. صحبت های اخیر ایشان نوعی دوگانگی را در رفتار و عمل ایشان نشان می دهد که باعث نگرانی مردم شده است.
دلایل عصبانیت این روزهای آقای روحانی از رسانه ها را چگونه تحلیل می کنید؟
آقای روحانی در طول این چهارسال به طور مرتب گلایه کرده است که چرا رسانه ها و مطبوعات از من حمایت نمی کنند، چرا صدا و سیما از من حمایت نمی کند و چرا هنرمندان، اصحاب دانشگاه و علم و مردم از من حمایت نمی کنند. یک نفر باید این سوال را از خود آقای روحانی بپرسد شما که این قدر از مردم توقع حمایت دارید خودتان برای مردم و سایر نهادهاد چه کار کرده اید؟
آقای روحانی! شما به غیر از سخنرانی برای زنان، جوانان، کارگران، کشاورزان، دانشگاهیان، دانشجویان و دانش آموزان چه کار کرده اید؟
البته دلیل عصبیت های آقای روحانی موارد دیگر نیز است. دولت به عنوان یکی از ارکان نظام چرخش با دیگر ارکان نظام نمی چرخد. اگر شما رییس قوای اجرایی هستید که نمی توانید با تمامارکان و نهادهای نظام و کشور مخالفت کنید. دولت فعلی با قوه قضاییه و مجلس شورای اسلامی اصطکاک دارد، با شورای نگهبان زاویه دارد، با مراجع و حوزه های علمیه زاویه و اختلاف دارد، با ائمه جمعه و نهادهای مردمی مثل سپاه و بسیج همین طور.
این زاویه ها نشان دهنده آن است که خود دولت توان هماهنگی و تعامل با ارکان نظام را ندارد. نظام مجموعه ای از ارکان است واین ارکان به عنوان چرخ های نظام باید این مجموعه را وادار به تحرک کنند. وقتی یکی از چرخ ها برخلاف چرخ های دیگر حرکت کند باعث می شود که حرکت این مجموعه کند شود و در جریان نظام خلل پیش آید. امروز مشاهده می شود که دولت با برخی دیگر از نهادهای نظام اختلاف و دعوا دارد و همین مورد باعث کندشدن حرکت توسعه و سازندگی کشور شده است.
آیا این دولت قرابت فکری با روسای جمهور قبلی دارد؟
آقای روحانی نزدیک ترین شخصیت به آقای هاشمی رفسنجانی است و به ایشان در رفتار، گفتار و کردار شبیه است. من معتقدم که آقای هاشمی رفسنجانی در 40 سال گذشته هرگز دفاعی از احزاب، گروه های سیاسی، اصحاب قلم و روشن فکران جامعه نداشته است. امروز اگر ما می بینیم که آقای هاشمی رفسنجانی از عدالت دفاع می کند یا از آزادی دم می زند به این دلیل است که در قدرت نیست.
آن روز که ایشان در راس قدرت بودند هرگز اجازه ندادند که مطبوعات رشد کنند و تشکل های دانشجویی توانمند شوند و جامعه مدنی تحقق یابد یا این که بخش خصوصی احیا شود. آقای هاشمی رفسنجانی امروز از تحزب و آزادی صحبت می کند و از دموکراسی می گوید و مردم همه می دانند که ایشان در آن زمان که بر مسند قدرت بودند چه در زمان حیات امام و چه در زمانی که ایشان نبودند هرگز طرفداری از مسائل جامعه مدنی و مسائل آزادی مطبوعات و میدان دادن به بخش خصوصی نکردند، چطور امروز از آزادی بیان دم می زنند؟
از نظر شما آقای روحانی نمی تواند با عموم مردم و نخبگان ارتباط برقرار کند یا این که رابطه عاطفی داشته باشد، دلیل چیست؟
دولت آقای روحانی معتقد بود که دولت راستگویان است ولی در همین دولت پاکدست و راستگو تخلفات گسترده ای مشاهده شده است. به نظر من آقای روحانی از چهره کاریزماتیکی برخوردار نیست و عموم مردم نسبت به عملکرد آقای روحانی ناراضی هستند. مردم چه در شهرها و چه در روستاها معتقدند که دولت فعلی صرفا سخنرانی کرده و وعده داده است اما هیچ بهبودی در رفاه و آسایش مردم حاصل نشده است.
