سلامت نیوز: مردی معتاد وقتي براي سرقت مايع دستشويي به يكي از بيمارستانهاي پايتخت رفت به اتهام نوزادربايي بازداشت شد، اما بعد از برملا شدن ماجرا آزاد شد.
به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه جوان، چندي قبل مأموران پليس از دستگيری مرد مشكوكي در يكي از بيمارستانهاي پايتخت با خبر و راهي محل شدند. نخستين بررسيها حكايت از آن داشت كه مرد جواني به بهانه برداشتن گالن آب قصد ربودن نوزاد داشته است. يكي از كاركنان بيمارستان گفت: ساعتي قبل اين مرد با دو گالن وارد شد و درخواست آب كرد. او گفت كه جريان آب خانهشان قطع شده است و درخواست كرد به او اجازه بدهيم گالنهايش را پر از آب كند كه به او اجازه دادم. دقايقي بعد هم با دبههاي پر از آب از بيمارستان خارج شد. هنوز زمان زيادي نگذشته بود كه متوجه صدايي از سرويس بهداشتي بخش نگهداري نوزادان شدم.
از آنجايي كه در آن موقع از شب كسي از آن سرويس بهداشتي استفاده نميكرد به موضوع مشكوك شدم و خودم را به آنجا رساندم و با آن مرد در حالي كه ظرفي پر از مايع دستشويي به دست داشت، مواجه شدم. وقتي علت حضورش را سؤال كردم، گفت كه در خانه مايع دستشويي نداشته و مجبور شده براي سرقت آن به اينجا بيايد. من حرفش را باور نكردم و احتمال ميدهم كه نيت اصلي او ربودن نوزاد باشد. بعد از آن بود كه متهم براي ادامه بازجويي به دادسرا منتقل شد. او به قاضي گفت به مصرف مواد اعتياد دارد، اما قصد نوزاد ربايي نداشته است. تحقيقات بعدي پليس هم نشان داد كه ادعاي اين مرد درست است. بنابراين با مداركي كه مرد معتاد ارائه كرد قاضي با گرفتن تعهد كتبي وي را آزاد كرد.
گفت و گو با متهم:
متأهلي؟
نه. كسي به آدم معتاد زن نميدهد.
با خانوادهات زندگي ميكني؟
بله. با مادر سالخوردهام زندگي ميكنم.
چه شد كه معتاد شدي؟
ارتباط با دوستان ناباب معتادم كرد. چند سال قبل با يكي از بچههاي محل دوست شدم. او معتاد بود ابتدا سيگار به من تعارف كرد و بعد كمكم مرا تشويق به مصرف موادمخدر كرد و معتاد شدم و اميد و آرزوي مادرم را به باد دادم.
چرا؟
مادرم اميدوار بود كه من در پيري عصاي دستش باشم، اما الان وبال گردنش شدهام و هميشه براي او گرفتاري درست ميكنم.
گفته بودي كه بار اول براي گرفتن آب به بيمارستان رفتي، چرا؟
آب خانهمان قطع شده بود به همين دليل دو گالن برداشتم به بيمارستان رفتم تا براي خانهمان آب بياورم.
قبض آب را پرداخت نكرده بودي؟
بله. واقعيتش من از روزي كه معتاد شدم هرچه بهدست ميآورم، خرج اعتيادم ميكنم. مادرم سالخورده است و در آمد زيادي ندارم. اگر بستگان كمكي هم به او بكنند من پولهايش را سرقت ميكنم و مواد ميخرم. مدتي قبل به من پول داد تا قبض آب را پرداخت كنم، اما خمار بودم و پولي براي خريد مواد نداشتم به همين خاطر با پول قبض آب، مواد خريدم و مصرف كردم كه مدتي بعد آب خانه ما قطع شد. من هر روز از خانه همسايهها آب ميگيرم، اما آن روز خجالت كشيدم و به بيمارستان رفتم تا براي خانهمان آب بيارم.
چرا بار دوم مخفيانه به بيمارستان آمدي؟
مدتي است مايع ظرفشويي در خانه نداشتيم چون من همه پولهاي مادرم را به مواد ميدهم. آن روز وقتي براي برداشتن آب به سرويس بهداشتي بيمارستان رفتم متوجه دبه مايع دستشويي شدم و تصميم گرفتم دوباره مخفيانه وارد بيمارستان شوم و براي شستن ظرفهاي خانهمان مايع دستشويي سرقت كنم، اما هنگام سرقت مايع دستشويي يكي از پرسنل متوجه شد و مرا به اتهام نوزادربايي دستگير كرد و تحويل مأموران پليس داد.
الان قصد ترك اعتياد نداري؟
من چندين بار ترك كردهام، اما هر بار دوستان معتادم دوباره مرا تشويق به مصرف ميكنند. الان هم قصد دارم براي چندمين بار به كمپ ترك اعتياد بروم و ترك كنم.
حرف آخر؟
من زندگي خودم و مادرم را تباه كردم و گاهي وقتها فكر ميكنم توبه گرگ مرگ است، اما اميدوارم بتوانم بر اعتيادم غلبه كنم.