تبلیغات ویژه

» خرید ممبر تلگرام »طراحی سایت و سئو »خرید فالوور و لایک »ادمین حرفه ای اینستاگرام »پکیج آموزش ارزهای دیجیتال »تبلیغات در اینستاگرام »خرید پیج اینستاگرام

مطالب مهم




روایت سوز دل مادر علی اصغری که علی اصغر گونه به شهادت رسید

به گزارش خبرگزاری بسیج از کرج، دو شب گذشته خبر شهادت جوان بسیجی، علی اصغر قورت بیگلو در اغتشاشات کرج به گوشمان رسید و بار دیگر دل هایمان به درد آمد. به محض خبردار شدن از این واقعه جانسوز تصمیم گرفتیم به همراه چند نفر از مسئولان سپاه استان البرز و سپاه ناحیه امام سجاد (ع) و تصویربرداران و خبرنگاران در منزل این بسیجی شهید حاضر و با آن ها هم ناله شویم.

روایت سوز دل مادر علی اصغری که علی اصغر گونه به شهادت رسید

روایت سوز دل مادر علی اصغری که علی اصغر گونه به شهادت رسید

تصور روبرو شدن با این خانواده داغدار برایم دردناک بود زیرا می دانستم به خاطر از دست دادن جگرگوشه شان چه دردی کشیده اند و چه غمی بر سینه آن ها سنگینی می کند اما با همه این وجود نمی توانستم از دور شنونده باشم و دلم می خواست مادر و خواهر غمدیده علی اصغر را برای لحظه ای در آغوش بگیرم و به آن ها بگویم اجازه نمی دهیم خون فرزند دلبندشان پایمال شود.

به سمت منزل شهید حرکت می کنیم، حوالی منزل که می رسیم نوای روح بخش و دلنشین قرآن گوش ها را نوازش می کند، نزدیک تر می شوم و با مشاهده خانه سیاه پوش و غم گرفته این جوان بسیجی نفس در سینه ام حبس می شود، نمی توانم قدم از قدم بردارم، ناخودآگاه اشک از دیدگانم جاری می شود و لحظه ای به عکس زیبای او خیره می شوم، به خوبی می توانم تصور کنم مادرش چه حالی دارد و از چه می سوزد.

به همراه بقیه همکاران وارد منزل می شوم و انتظار دارم مادری را ملاقات کنم که همانند دیگر مادران شهدا برای فرزندش عزاداری می کند اما فقط صدای غم گرفته خواهری داغدیده به گوش می رسد که از شدت بیقراری دیگر نه پای استقبال دارد و نه نای ناله کردن. به او نزدیک می شوم و لحظه ای او را در آغوش می گیرم؛ صدایش گرفته است و به سختی صحبت می کند. افراد فامیل می گویند که پدر شهید، مادر را به دلیل بدحالی نزد پزشک برده و در مسیر بازگشت است.

اعضای فامیل دور اتاق نشسته اند و پارچه سیاهی روی زمین پهن و گلایل های سفید در دو طرف تصویر زیبای پسر جوان، زیبایی آن را دو چندان کرده است. دو شمع سیاه بر روی جاشمعی ها در طرفین عکس، با دل این خانواده همراهی می کنند و در فراق این شهید می سوزند و پا به پای آن ها اشک می ریزند. حلوا، خرما و قرآن های میان این پارچه سیاه، نمادی از غمی بزرگ در این خانه هستند.

سکوت معنادار اتاق با ناله خواهر غمدیده می شکند، دقایقی می گذرد و پدر و مادر داغدار که گویی کمرشان از این غم خمیده شده، وارد می شوند، مادر روی مبل آرام می گیرد و گریه می کند و می گوید که پسر ۲۰ ساله اش به آرزوی خود رسیده و او از این بابت خوشحال اما معتقد است نباید خون او و جوانان مانند وی پایمال شود. او ادامه می دهد که من یک ایرانی هستم و تحت هیچ شرایطی وطن فروشی نخواهم کرد.

مادر شهید قورت بیگلو می گوید: علی اصغر من یک بسیجی و متولد سال ۱۳۸۱ بود و در راه دفاع از وطن جان خود را از دست داد و چون در دهه آخر ماه صفر و عزادار اباعبدالله (ع) هستیم تلاش می کنم حضرت زینب (س) را الگوی خود قرار دهم و صبور باشم. به سیدالشهدا (ع) گفتم: «علی اصغرم را به علی اصغرت هدیه می‌کنم و تا آخرین نفس، راه او را ادامه می‌دهم.»

مسئول دفتر نمایندگی، ولی فقیه در سپاه ناحیه امام سجاد (ع) که لحظاتی شاهد بیقراری این مادر است سعی می کند با بیان مطالبی از عاشورا و صبر خاندان رسول خدا (ص) این خانواده را به استقامت، آرامش و صبوری بیشتر دعوت کند و می گوید: البته که داغ اولاد بسیار سخت است اما فرزند شما به بهترین نحو یعنی شهادت از دنیا رفته و اکنون زنده است و نزد خداوند روزی می خورد.

مادر شهید که مداح اهل بیت (ع) است در ادامه برای پسر دلبندش که همانند علی اصغر امام حسین (ع) با اصابت تیر به گلو به شهادت رسیده است روضه علی اصغر می خواند و اذعان می کند: زمانی که شهید محسن حججی به شهادت رسید، پسرم مدام تکرار می کرد که دلش می خواهد مدافع حرم باشد؛ تصورش را هم نمی کردم این گونه به آرزوی خود برسد و همه شهادت او را به من تبریک بگویند.

پدر شهید قورت بیگلو، علی اصغر را عصای دستش عنوان و تصریح می کند: فرزند من جان خود را در راه خدا و اسلام فدا کرد و من امروز بر خود وظیفه می دانم از او حمایت کنم تا دشمنان بدانند خون او به ناحق ریخته شده و هدر نمی رود؛ عوامل شهادت او باید تقاص پس بدهند. از دولت نیز درخواست می‌کنم اجازه ندهد خون فرزندان ما پایمال شود و حمایت‌های لازم را برای پیدا کردن عاملان این جنایت انجام دهد.

خواهر این شهید مدافع وطن که دلتنگ برادر است و هم ناله با مادر برای علی اصغر جوان عزاداری می کند می گوید: برادرم بسیار باغیرت، مهربان و چشم پاک بود، هر چه از خصوصیات و ویژگی های او بگویم کم گفته ام. او در همان راهی گام برداشت و به شهادت رسید که آرزویش را داشت و در این باره بسیار صحبت می کرد. وی بسیار علاقه داشت راه شهید حججی را ادامه دهد و در نهایت نیز به آرزویش رسید.

اصحاب رسانه حاضر در این محفل باشکوه با چشمانی گریان و دستانی لرزان شرح واقعه را ثبت می کنند و می نویسند تا در تاریخ بماند که خون های زیادی در راه حفظ این نظام و انقلاب بر زمین ریخته شده و داغ های زیادی بر دل مادران و همسران شهدا مانده تا درخت این انقلاب با این خون ها آبیاری شود و پرچم سه رنگ کشور ما همچنان سرافراز بر فراز قله های سربلند این سرزمین پایدار باشد.

دشمنان نیز باید بدانند قلم ها و دوربین های ما اسلحه ماست، ما با ثبت و ضبط این رویدادها اجازه نخواهیم داد خون جوانان ایران عزیز پایمال شود. به امید روزی که این پرچم به دست صاحب و پرچمدار اصلی برسد تا منتقم خون های به ناحق ریخته شده جوانان و یادگاران این مرز و بوم باشد. آری، ما معتقدیم، یک نفر مانده از این قوم که برمی گردد، روز موعود نزدیک است، انشاءالله.

تهیه گزارش: صدیقه صباغیان

انتهای پیام/ص




پیشنهاد میشه بخونید : برای مشاهده جزئیات کامل این خبر «روایت سوز دل مادر علی اصغری که علی اصغر گونه به شهادت رسید»اینجا را کلیک کنید. شفاف سازی:خبر فوق در سایت منبع درج شده و صرفا در این سایت بازنشر شده است .چنانچه به خبر فوق اعتراض دارید جهت حذف آن «اینجا» را کلیک کنید.

گزارش تخلف

تمامی مطالب از سایت های مجاز فارسی و ایرانی تهیه و جمع آوری شده است، در صورت وجود هرگونه مشکل از طریق صفحه گزارش تخلف اطلاع دهید.

جستجو های اخبار روز

اخبار برگزیده

هم اکنون میخوانند ..